از اونجاییکه اهل وا دادن نیستم!!! یه هل دیگه دادم و نتیجه گرفتیم. مدرسه پسرا بالاخره عوض شد و میرن همون جایی که دوست داشتیم. افتر اسکول هم نزدیک همونجا ثبت نامشون کردم.
باورم نمیشه یک هفته بدو بدو داشتم و دقیقا روز اخر هر دو رجیستر شدن!
تنها چیزی که دلم میخواد تموم شدن ابن هفته هست. چند ساعت دیگه مونده. امروز،صبح زود شازده وقت دندون داشت.پشت بندش یه میتینگ داشتم باید ارایه میدم. همزمان جلسه ریو دیزاین داشتم. ظهر هم پروگرس.
شب که بهش فکر میکردم سرم داغ میکرد. دیزاین رو به جایی رسوندم. سریع اسلاید پرزنتیشن رو اماده کردم. ایمیل کردم به خودم تو گوشیم قبل خواب مرور کنم.
صبح دندون پزشکی خوب پیش رفت! جلسه پرزنت کنسل شد. جلسه ریو سریع پیش رفت و قرار شد بفرستم خودشون نگاه کنن من ادامه کار رو برم جلو. موند جلسه پروگرس.
این قسمت دیزاین رو هم تموم کنم یه نفسی میکشم. چقدر پروژه درهمی بود! چقدر هم تیمی مهمه!!!!
همزمان مدیرم زنگ زد در مورد وقتم برای یه پروژه باحال پرسید. وقت که ندارم ولی،عاشق پروژه شدم. حالا بعد جلسه پروگرس میتونم بهش بگم تایمم چطوریاست!
خوشحالم مدرسه بچه ها ردیف شد. خوشحالم افتر اسکول نزدیک مدرسه اوکی شد. همین قدر قانع برای دلایل خوشحالی!
هفته های شلوغی گذروندیم و هنوز نتونستم بشینم پای،نقشه های پارکینگ خونه! این ویکند تموم کنم که هفته بعد برم سراغ شهرداری.
درود
وبلاگ زیبایی دارین ، متشکر بابت اینکه به من سر زدین و نظر دادین :
366day.ir
ممنون میشم اگه من را هم به پیوندهای روزانه تون اضافه کنین.
سپاس فراوان