مدت ها بود حالم خراب بود نمی تونستم بفهمم از چیه و به هر چی مشکوک میشدم روش زوم میکردم که ببینم متهم اصلی خودشه یا نه و جالبه میدونستم چی داره حالمو خراب تر می کنه. در یک لحظه تلگرام و اینستاگرام رو پاک کردم. حس میکردم دلم فقط و فقط خودمو و دنیای اطراف خودمو میخواد. فرداش حس سبکی داشتم و یه سری چیزها رو میدیدم که همیشه از چشمم غافل بودن. من خیلی آدم اهل سوشال مدیا نبودم و نیستم ولی ین تصمیم به شدت در روش زندگی و فکر من تاثیر داشت. یه مدت بعد بغض داشتم و دلم برا دوستانم تنگ شده بود دوستای مجازی که حقیقی تر از هر دوست واقعی ای بودن. دوست داشتم دردشو تحمل کنم و الان هم دارم تحمل میکنم با این درد بزرگ میشم و این حس رو دوست دارم. پاک کردن دو تا اپلیکیشن بیخود تو گوشیم حس زندگی واقعی رو بهم داد یه جوری انگاری با اونا یه زندگی و ادما و جریانات موازی با زندگی واقعیت داری و از نظر روانی بار زیادی رو ذهن هست. داشتم برای بچه ها کتاب شب میخوندم و کل روزم رو مرور کردم و چقدر راصی بودم از کارهایی که با هم کردیم و همیشه ازشون غافل بودم با بهونه نداشتن وقت و بهتره بگم هدر دادن وقت در نت.