الان که دارم اینو مینویسم دیگه هوا روشن شده. شبو ورکشاپ داشتم و شرکت کردم. بعدش با همسری میام رد و بدل میکردیم و وسطاش یه حجمی از هماهنگی ها و ایمیل ها رو باید انجام میدادم که اونم تا حدی سبک شد. چند تا کورس تو فلش بود که کپی کردم تو هارد و تا کپی بشه آهنک حمید هیراد انداختم تو هدستم. قبلش فکر میکردم بخوابم تا بعد از ظهر سرحال باشم. ولی آهنگ خواب از سرم پروند و یه کمم حس عاشقیم رو فوران داد و مسیر چتم با همسری عوض شد. پنحره بازه و با خنکی هوا صدای گنجشگا هم میاد. چقدر قشنگه این لحظه، چقدر قشنگه این حالم. ثبت شو همینجا با همه جزییات