خب دو هفته بریک من داره تموم میشه و تو این مدت چیکار کردم؟ واسه چندتا جا اپلای کردم و دوتا مصاحبه گرفتم که یکیش به نظر اوکی شده تا ببینیم باقی ماجرا چطور پیش میره. نشستم فصل آخر تزم رو کارکردم. دیتا جمع کردم. مدلامو ران کردم و دارم مینویسمش. از امروز باید کل انرژیمو بزارم رو نوشتن تز که جمعش کنم و فقط همین ماه رو براش میتونم وقت بزارم.

سیستم کاریابی و کار گرفتن اینجا خیلی متفاوت از ایرانه. باید یه انرژی ای روش بزام و دقیقا همون چیزی که میخوام رو پیدا کنم. این طوری نیست که حالا مجبوری اینکاروبکن و فلان جا برو. میتونی طبق علافه و الویت محل زندگیت کار بگیری. دلم میخواد تا بچه ها به گرید ۷ نرسیدن همینجا ویکتوریا بمونیم که براشون عالیه. اینکه بخواهیم مو کنیم دان تاون یه شهر بزرگ برا بچه ها قطعا کلافه کننده میشه! از طرفی اینجا محدودیت پوزیشن کار مورد علاقم هست.

یه حجم زیادی از کارا رو باید این ماه هندل کنم. همزمان باید کارای پی آر رو پیگیری کنم که به محض دفاع پروندمون رو فایل کنم و عقب نیافته. از اونور میخواستم قبل از فارغ التحصیلی تکلیف کارم مشخص شده باشه. خیلی بدو بدو دارم. این وسط مدرسه ها تعطیل شدن و تا بچه ها رو تو کمپ بنویسم چند هفته اول پر شدن و این یعنی این روزا تمرکز کافی برای کار ندارم و از طرفی چون تعطیلاتشونه و هوا به شدت عالیه هر روز سعی می کنم ببرمشون یه جایی که مشغول بشن. از این به بعد رفتنی باید لپ تاپمو ببرم که خودم مشغول نوشتن شم. 

بریم ببنیم تا سپتامبر برسه ما چند چندیم تو این برهه از زندگیمون