امروز روز خاصی برای منه! هنوز پنج ماه نشده اینجاییم و به خودم اومدم دیدم داریم از اون دغدغه های اولیه فاصله میگیریم.اینکه برنامه ورزش بزاری، کتاب بگیری، قرص ویتامین بخری و دنبال مربی برای تنیس باشی!

صبح بیرون بودم و با اینکه هوا به شدت سرد بود ولی آفتاب قشنگی داشتیم. انقدر منظره جلوی چشمم قشنگ بود که بی اختیار فیلم گرفتم و برای اولین بار تو اینستاگرام استوری کردم و خیل پیام های از قبیل "خوش بحالت که کانادایی!"گرفتم. نمی دونم جواب این پیام چی می تونه باشه؟!

ایمیل آفر منیجری همسری رو اول خودم دیدم چون ایمیلامون تو گوشی هر دومون اکتیو هست.حس خوبی داشتم و تحسینش کردنم.

ظهر پسرا رو برداشتم رفتیم خرید و حواسم بود از قفسه سبزیحات و میوه ها شروع کنم. سبزی خوردن هم گرفتیم که با بادمجون سرخ شده بزنیم بر بدن! این ترکیب بهشتی بادمجان و سبزی و گوجه منو روانی می کنه اصلا!

چند شب پیش خونه دوستم دعوت بودیم و خونش قشنگ حس خونه های ایران رو داشت! خودشم ماشاله انقدر با سلیقه بود که کلی از غداهاش لذت بردیم. واقعا میتونم بگم اولین شبی بود بعد اومدنمون که انفدر من و همسری کیف کردیم. خودش و همسرش ماه بودن. بمونن برامون همبشه:)