ددلاین بیست و دومه 

باید این هفته مقاله رو بدم که بچه ها نظرشونو بدن. از جمعه شب که رسیدم خونه میگم این ویکند باید این مقاله رو تموم کنم! امروز که یکشنبست به اجبار از عصر نشستم پاش! مگه میره جلو!!!

چقدم بی اعصابم! زکام شده بودم و اب چشمم شرشر میریخت. سیتریزن خوردم قطع شد خواب آوره منگم میکنه تمرکز ندارم. برای ظهر سوپ درست کردم بخورم که دوستم زنگ زد برامون کلم پلو آورد. اونو خوردم. اعصاب گندمو وصل کردم به غذا خوردن و تا الان که شبه فقط، خوردمو و خوردمو خوردم!

سعی کردم شکلا رو جمع و جور کنم بشینم ببینم متناشو چطوری پر کنم.

ایشششششششش