من تو زمان مجردیم تیپم و سلیقم برا خرید خوب بود و همه فبولم داشتن. با اینکه اون زمانها خیلی خرید دایمی لباس صورت نمیگرفت ولی همون یه بار رو واقعا سلیقه به خرج میدادم و ست میکردم و کلا مشکلی از بابت لباس بیرونم نداشتم. بعد نامزدی کلا عوض شدم. همسری میگه چون خودت پول در میاری قدرشو میدونی در صورتیکه ابدا حرفشو قبول ندارم و راحت پول خرج میکنم. خودم فکر میکنم شرایط شروع زندگی ما طوری شد که من به این سمت سوق پیدا کردم. اولین حقوق رو که گرفتم دو سه ماه بعد نامزدیمون بود که همسری زنگ زد و گفت میاد ازم میگیرتش و میریزه به حساب!!!البته که حسابمون مشترک بود ولی من نمیدونم چرا مثل دخترای دیگه نبودم. حقوق اسفند بود و دم عید بود. چون نامزد بودم اون سال پدر و مادرم برام خرید عید نکردن.یادمه مانتو لازم هم بودم. خانواده همسری هم که کلا هیچی تا حالا برام نخریدن بماند که خرید عید عروس بعدی رو کلا خودشون انجام دادن که الان بعد گذشت این همه سال برام مهم نیست این قضیه.خولاصه با کلی عذاب وجدان یه کفش خانومانه خریدم به قیمت نوزده هزار تومان و یه روسری نخی به قیمت ده هزار تومان و بقیه پول رو تقدیم همسری کردم. خرید عروسی هم که از زمان کودکی جزو رویاهام بود رو هم نداشتم. همیشه فکر میکردم چه لذتی داره تو رو ببرن بیرون و هر چی دلت میخواد انتخاب کنی و بخری. وقتی برا خواهرم و زنداداش هام رو دیده بودم برا خودم رویا بافی کرده بودم. خولاصه که انگاری این در من رویه شد. یعنی ملس برا همسری خرید میکردم لباس و اینا حتی اگه خوب بود تشویقش میکردم دو تا دوتا برداره.یا وسط سال یهووو همینطوری براش خرید میکردیم ولی به خودم که میرسید میگفتم حالا نه!!!بعد چی؟؟؟کلی لباس لازم بودم.چندین عروسی رو بابت اینکه لباس مناسب اون مراسم نداشتم راحت بهونه تراشی کردم و نرفتم. یا قرار با دوستام رو هی کنسل میکردم!!!الان اینو که مینویسم دو سال از اخرین مانتویی که خریدم میگذره!!!

تا اینکه بعد سفر مشهد توی تهران با زنداداش رفتم برا بچه ها لباس پاییزه بخرم که نمیدونم چرا یهووو تصمیم گرفتم این اخلاقمو بزارم کنار و هر چی که فکر میکردم خوشگله و در ضمن قیمتش مناسب بود برام بخرم ولی بازم نه هر چیزی!!!چیزایی که تو اون لحظه حس کردم لازم دارم!دو تا مانتو و سه تا شال و یه شلوار جین و یه جفت کفش  و کیف و دو تا تاپ مجلسی و لباس زیر خریدمممممم و واقعا برای من شکستن شاخ غول بود.

بماند که یه هفته بعدش همسری گفت خریدا حسابمون رو اورد پایین چون برا بچه ها هم خرید کرده بودم ولی بهشون گفتم اینا هم لازم بودن و واقعا حس خوبی گرفتم.

تصمیم دارم بیشتر به خودم بها بدم و کارایی که کلی روحیم رو شارژ میکنه انجام بدم. برای شروع خوب بود