یه بار که شازده جانمون تو خیابون افتاد زمین و دندونش لق شد سریع بردیمش دندونپزشکی یه نگاهی بهش بندازه و همونجا گفت یکی از دندونای شازده یک لک کوچیک داره و ببریم درستش کنه منتها هی دست دست کردیم و اون لک بیشتر شد و یه دندون دیگشم یه کوچولو لک داشت. یه شب که دیدم امیر محمد کل دندوناش رو پر کرده و کشیده دیگه مصمم شدم که اولین فرصت ببرمشون دندونپزشکی. پیش همون دندونپزشک امیر محمد بردم که خیلی خوش اخلاق بود و پسرا همون اول باهاش دوست شدن و شازده دایما می گفت بریم پیش خانوم دکتر- سری بعدم باهم رفتیم عکسا رو نشون بدیم که بازم پسرا عاشق اونجا شدن و سری آخر که رفتیم برای کار اصلیشون خانوم دکتر یه کم دیرتر تشریف آوردن و پسرا حسابی تو اتاق دکتر بازی کردن و با همه وسایلا آشنا شدن و حتی خودشون وسایل رو میدادن دست منشی و دهنشون رو باز میکردن که دندونشون رو درست کنه. ولی وقتی دکتر اومد و خواستن بشینن رو صندلی یونیت ترسیدن- اول کار فسقلو انجام دادیم که قشنگ به حرفام گوش میداد و وقتی مطمین شد هیچ دردی نداره و فقط می ترسه ازم خواست بشینم کنارش و بغلش کنم . منم کنار صندلییش نشستم و هر جفت دستاش گرفتم تو دستم و فقط تو چشماش نگاه میکردم و راحت کارش تموم شد. منتها فقط یکی از دندوناشو رو انجام داد و دومی رو گفت بیارین مطب ممکنه بچه سرشو تکون بده و خطرناکه جای دندونش.
شازده هم با کلی بازی و اینا فکر کرد داره میره هواپیما سواری و نشست رو صندلی و حتی واسه آمپول بی حسی هم خوب پیش میرفتیم چون خودم کنارش بودم- ولی وقتی ترسید و سرشو برگردوند سمت من نمی دونم چه اتفاقی افتاد که دکتر خودش ترسید و منو بیرون کرد و با زور بقیه کارشو انجام دادن- این برام یه تجربه شد که وقتی بچه ترسید نذارم کارشون رو ادامه بدن و باید میاوردمش بیرون و می گفتم اولین جلست تموم شد که بدونه واقعا چیزی نبود. در حدی که ابدا تصورش رو نمیکردم سخت گذشت هم برای شازده هم برای من- و بدترین قسمتش شب بود که با گریه از خواب پرید و ازم سوال کرد چرا اذیتم کردن؟؟؟ و من که نمی دونستم چی بگم بهش سعی می کردم اشکامو پشت کلمات داستان شیر و روباهش قایم کنم که متوجه نشه مامانش ضعیف تر از این حرفاست و طاقت گریه پسرش رو نداره.
اگر برمیگشتم عقب ابدا پامو نمیذاشتم تو اون کلینیک و تجربه قبلی رو هر دومون فراموش کردیم که به حرف یک نفر اعتماد نکن و همیشه اون کسی که خودمون برای هر کاری که لازم داریم انتخاب می کنیم بهترینهههههههههههههه. نمی دونم کی دیشب لعنتی از سرت بیرون می افته ولی باید زمان بدم و بعدش قطعا میبرمت پیش دکتر خودمون