یه مدته تصمیم گرفتم ظرف تو سینک نمونه برای همین دیگه پیش نمیاد بچینم تو ظرفشویی و با دستم میشستم و دستام یه جورایی داغون شده بودم و فکر کردم حتما باید با دستکش بشورم. شب ماهی سرخ کردم و نمیشد ظرفاشو بچینم ماشین. دستکشم نداشتیم. همسری هم انقد خسته بودن که نه تونستم بگم زحمت ظرفارو بکشن نه اینکه برن دستکش بگیرن. صبح به شازده گفتم میتونی بری مغازه دستکش بگیری؟ مغازه دقیقا رو بروی خونمونه. رفتنی مجددا ازش پرسیدم چی میخوای بگی به فروشنده؟ میگه دستکش ظرفشویی سایز مدیوم رنگ سبز فسفری و وسایلای خودم!!! میگم وسایلای خودت چیه؟ میگه هر چی خواستم مثلا تبلت ال جی!!!!!! کارت رو دادم دستش و رمز رو هم گفتم و رضایت داده وسایلای خودش فقط بستنی باشه. از پنجره نگاه کردم که بره و بیاد. اومده دم مغازه بلند میگه مامان بلند باشه یا کوتاه؟! 

تا بیاد یه لیست نوشتم که چیکارا باید بکنم و بیشترش تمیزکاریه و یکی یکی باید تیک بخورن. تا الان خونه تمیز شسته. برس هامون رو تمیز کردم. ملحفه ها شسته و پهن شده تو آفتاب حیاط. کوسن ها رو ریختم لباسشویی و سرچ کردم ببینم چطوری میشه تشک تخت رو تمیز کرده. پسری دوباری توش جیش کرده و لک داشت و موقع تعویض ملحفه ها غلغلکم داد تمیزش کنم. حالا چند تا راه یافتم تست میکنم ببینم نتیجه چی میشه.

و اینکه این روزا مجبورم هی یه گروه تلگرام رو سرچ کنم که وقتمو میگیره. تصمیم گرفتم هر بار خواستم چکش کنم از قانون پنج ثانیه استفاده کنم و برم دنبال یه کار دیگه. روز اول انقدر کتابم پیش رفت که فهمیدم اووو چقدر زمان تو این چک کردن گروه تلف میشد. لپ تامو گذاشتم گوشه سالن تا از این به بعد علاوه بر کتاب یه کم از مقاله هامو ببرم جلو!

و در نهایت فک کنم رمز موفقیت بشه پیچوندن چک کردن گروه تلگرام!!!!