این هفته خیلی زود تموم شد به نظرم. یهوو جمعه شد. باورم نمیشه دیگه طوری شده که موقع رانندگی نمیفهمم کی میرسم شرکت کی میرسم خونه! دیگه به آدرسا فک نمیکنم و تو فکر خودمم! نشونه هایی از خونه شدن اینجا!

جمعه رسیدم دیدم همسری آش درست کردن دو قابلمه گنده! یعنی اندازه مواد دستشون نبود زیاد شده بود! همسری یه عادتی دارن یه چیزی درست کنن تعریف کنم دیگه پشت سر هم همونو درست میکنه! روز قبلش آش درست کرده بودن و بد نبود ولی خب به من چسبید و کلی تعریفشون کرده بودم! ولی اش اینبار واقعا خوشمزه بود! زنگ زدم دوستامون نسرین و نرگس اومدن خونموم برای آش.

بعدم نشستیم گپ زدیم تا آخر شب.

شنبه پسرا رو بردم همین ساحل کویین الکساندرا که گزارش شده بود وال دیده شده اونجا. گفتم شاید ماهم ببینیم! کنار ساحل تو کلبه یه پیانو گذاشته بودن و بچه ها کمی اونجا مشغول شدن. بعدشم رفتیم پارک همون منطقه حسابی باز کردن و برگشتیم. نهار چی داشتیم معلومه آش مونده از شب قبل انقدر خوردم حالم بد شد! خیلی میچسبید لامصب‌. یه کمم سینه مرغ مزه دار کردم گذاشتم یخچال که شب بندازم تو ایرفرایر. فک کردم دیگه تا شب هیچی نمیخورم بسکه میترکیدم. زهی خیال باطل. شب پا شدم سالاد درست کردم توشو پر از پنیر و خیارشور کردم.سینه های مرغم گذاشتم رو سالاد و دوباره ترکیدم!! نمیدونم چرا اینروزا همش میخورم در حجم زیاد و همشم غذا سرچ میکنم!

از امازون ارد نخودچی گرفته بودم و نشستم شیرینی نخودچی درست کردم ولی افتضاح شد! فقط فسقلی خوشش اومد و همه رو خورد!

امروزم که یکشنبست از صبح الکی جلوی تی وی بودم. حوصله آشپزی هم نداشتم! یه اتفاق جالب این بود که به شازده گفتم بهم چایی میدی؟ مراحلشو ازم پرسید و برام یه لیوان چایی ریخت! حس میکنم بهترین و خوشمزه ترین چایی عمرم بود! راند اخر آش رو هم گرم کردیم برای نهار و واسه بچه ها هم نودل زدم. بعدم با همسری راهی یه پیاده روی طولانی شدیم. بچه ها نیومدن و موندن خونه. سه تا فروشگاه رفتیم شیرینی بگیریم گیر داده بودم برم قنادی! حس روزای ایرانو داشتم که برگشتنی با یه جعبه شیرینی برمیگشتیم هیچی نیافتیم و فقط،کیک داشتن! 

رسیدم خونه قرار شد همسری با پسرا بازی کنن منم بشینم استامبولی درست کنم خیلی وقته نخوردم و سعی کردم با عشق فراوان درستش کنم. 

نشستم ملحفه کوسنا رو دوختم و میزو چیدم و منتظرم عزیزدلم دم بکشه!

دلم میخواد غذاهای جدید با استایل متفاوت درست کنم.فایده نمیکنه غذاهای ما حجیمن وقت زیادی میگیرن بپزن و در برابر این انرژی چیز مفیدی هم عاید بدنمون نمیشه.

یه جا دیدم هر چی ماده غذایی میخواست مثل برنج و هویج و سیب زمینی و گوشت و سبزیجات رو لایه لایه میریخت تو شیشه و تا سر مواد اب میریخت درشو کیپ میکرد و یا تو فر یا تو بخار پز و حتی ایرفرایر میپخت. به نظرم خیلی جالب اومد و راحت.باید ظرفاشو بخرم تست کنم. ظاهرش هیجان انگیز بود😁