دو روزه حالم خوش نیست یه جوریم. همه چی هم اوکیه ولی من انگار دنبال چیزی هستم و تو زندگیم نیست و ناراحتم بابتش! 

امروز یه فلش بک از تاریخای قبلی تو اینستام دیدم و یه پست از پیجم یادآوری شده بود! چقدر با کیفیت زندگی میکردم! چقدر از هر لحظم استفاده میکردم! چقدر به سلامتیم بها میدادم! 

دلیل ناراحتیم اینه که دچار روزمرگی شدم! هر روز تکرار روز قبل! باید یه فکر اساسی بکنم بشینم یه برنامه بزارم برای روزهام. من آدم اینکه صبح برم سرکار شب بیام خونه تمیز کنم غذا بپزم و فیلم ببینم و با بچه ها بازی کنم و بخوابم و روز بعد و روز بعدترش همیناااااا نیستم! وسط همین روزمرگی ها باید چندتا کار هیجان انگیز رو جا بدم! یه چیزی که منتظر نتیجش باشم! من خیلی نتیجه محور هستم و اگه کاری که میکنم نتیجه ای نداشته باشه و نتونم پیشرفتشو رصد کنم میپوووسممم!

 

چقدر این روزا به ادبیات علاقه پیدا کردم! فیدیبو رو پاک کرده بودم از گوشیم چون سوییچ نشد به شماره جدیدم! باید به خواهرم بگم برام از ایران فعالش کنه و کتاب فارسی بخونمممم ادبیات بخونم و کیف کنم

 

پاشم جمع کنم برم خونه

فردا و پس فردا رو از خونه کار میکنم