نمیدونم چرا بازدهی من ربط مستقیمی به فصل داره. پاییز میشه جون میدم واسه کار! شاید بخاطر عادته که این همه سال این فصل درس و مشقمون شروع میشد. خب بعد امتحانم که حس کردم سبک شدم و البته هممون میدونیم که فقط حس روانی داره وگرنه که قبلشم همچین نمیخوندم!!! نشستم یه جدول عادت هم درستیدم و راستش سخت هم نگرفتم که حتما همه رو انجام بدم ولی همینکه هر کدومو انجام میدم تیک میزنم تشویق میشم اون یکی کار رو هم انجام بدم.

روزای هفته حتما با بچه ها کار مدرسه انجام میدم. ویکندها ولی آزادن! که اونم چون هر دو روزش کلاس دارن میریم بیرون نصف روزش میره. اینم بگم که اینجا اصلا خبری از مشق و کار مدرسه تو خونه نیست ولی من خودم انتخاب کردم که کمی باهاشون کار کنم و هدفم اصلا نیست که درس یاد بگیرن چون همه چی تکراریه براشون میخوام فوکوس کردن مستمر رو یه کاری رو یاد بگیرن و صد البته که یه تایم خوبی هم با هم میگذرونیم. این فیلمای کوتاه خصوصا تو یوتیوب تاثیر خیلی خیلی بدی رو ذهن و تمرکز بچه ها میزاره و بچه ها نمیتونن بیشتر از چند مین رو یه کاری بمونن. خیلی فاجعست اگه همینطوری بخوان وارد دبیرستان یا دانشگاه بشن! حالا من تلاشمو میکنم ببینم چطور پیش میره. و اینکه متوجه شدم چقدر تخته وایت برد رو دوست دارن و بجاش نمیخوان مداد دست بگیرن پای کتاب بشینن! منم راحتشون گذاشتم رو تخته با هم کار میکنیم همینکه یه نیم ساعت یه ساعت مستمر سر کارشونن برای من عالیه! 

یکی دیگه هم قرص بیوتین بود که مرتب نمیخوردم و دیدم همیشه با موهام بساط دارم یکی خریدم با ریوهای خوبی که خورده بود و جالبه چقدر تاثیر داشت رو رشد موهام و قطع کردن ریزشش. اینم رفت رو جدول عادت

ورزش رو از رو اپم حرکات کششی رو شروع کردم و تا جایی که صبحا وقت کنم قبل بیدار شدن بچه ها انجامش میدم و باید اعتراف کنم همیشه مستمر نبوده ولی از هیچی بهتره

رفیق جان هم از ایران برگشت و چقدر دخترش بزرگتر شده! معلومه که کلی گز و یه ظرف خوشگل اصفهانی نصیبم شد! دمش گرم

و اینکه دیروز و امروز سرم خلوته سرکار نموندم خونه و اومدم افیس که بشینم کارای کامپتنسی رو تموم کنم. دیروز خیلی اهمال کاری داشتم ولی امروز رو کاغدم نوشتم که هر ساعت کدوم بخشو تموم کنم.

اومدم اینو بنویسم اینجا برای خودم داشته باشم که صحبتم طولانی شد. تو یوتیبوب آهنگهای مخصوص کار یا مطالعه که یکساعته هستن رو پخش کردم برای هر یه ساعت کاری که در نظر گرفتم. فعلا نتیحهرضایتبخشه برم ادامه بدم ببینم به کجا میرسونم و قطعا قبل اینکه برم خونه اپدیت میکنم اینجا رو که خودمو مجبور کرده باشم تموم کنم برنامه ای که برای امروزم گذاشتم.

خصوصا که از هفته بعد کل روزام پره و هیچ وقت خالی ای تا اخر اکتبر تو تقویم کاریم ندارم!!!!!

 

پی نوشت:

چقدر خوشحالم که یه ساعت یه ساعت نشستم پای این غول بزرگ و تقریبا تمام شد. فقط یه بندش مونده که اونم شب تو خونه مینویسم. زودتر در میام از شرکت چون باید برم کتابخونه و کتابایی که فسقلی هولد کرده رو بگیرم. دیگه میمونه به ریویو و ادیت نهایی که بفرستم برا ولیدیتور. این هفته به خودم قول میدم که تموم شه بره پی کارش.

هوا هم که عالیه شاید بتونم با رفیق جانم یه پیاده روی هم برم.

شازده هم سر کلاس شنای امروزش انگار از چیزی ناراحت بوده معلمش ایمیل زده اطلاع داده اونم باید در نظر بگیریم که بشینیم با هم بحرفیم ببینیم چی بوده جریان.